جمعه 21 مرداد 1390 - نمايش : 5822 نسخه چاپی

  طنز اخلاقي‌ترين ابزار بشر براي مقابله با ناراستي‌هاست
ابوالفضل زرويي نصرآباد در هشتمين نشست همايش ادبي «ملکوت کلمات» که عصر پنج‌شنبه 20 مرداد در تالار استاد جليل شهناز خانه هنرمندان برگزار شد، با تاکيد بر اين‌که با زشتي و بي‌اخلاقي نمي‌توان به جنگ زشتي و بي‌اخلاقي رفت، طنز را اخلاقي‌ترين ابزار بشر براي مقابله با ناراستي‌ها دانست.

ابوالفضل زرويي نصرآباد، سخنراني خود با موضوع «اخلاق در طنز»  آغاز کرد. وي که موسوي گرمارودي او را عبيد زاکاني معاصر خوانده است، اظهار داشت: بيشتر ما وقتي که بحث طنز پيش مي‌آيد توقع داريم که طنزپردازان چيزهاي ناگفتني و دور از اخلاق در چنته داشته باشند.

وي ادامه داد:« فکر مي‌کنم از اين جهت بر طنز جفا رفته و مي‌رود و بسياري از اهل اخلاق، فرزندان خود را از طنز محروم مي‌کنند؛ زيرا تصور مي‌کنند طنز جزو مطالب، نوشته‌ها و سروده‌هاي سخيف وغيراخلاقي است.»

زرويي سپس چند بيت از «سبحه ‌الابرار» عبدالرحمان جامي را درباره هزل براي حاضران خواند و تاکيد کرد:« اين خوش گفتن و شيرين گفتن که جامي از آن حرف مي‌زند، همان مزاح همراه با راستي است که فخرالدين علي صفي در «لطايف‌الطوايف» در روايتي از حضرت رسول(ص) آن‌را آورده است آن‌جا که به پيامبر(ص) انتقاد مي‌کنند که شما بسيار مزاح مي‌کنيد و اين در شان مقام نبوت نمي‌نمايد و حضرت محمد(ص) پاسخ مي‌دهند که به خدا قسم که به‌جز حق نمي‌گويم. »

اين شاعر ادامه داد:« يکي از بحث‌هايي که درباره مسائل اخلاقي در طنز مطرح مي‌شود مربوط به خط قرمزها است. براي مثال برخي به من مي‌گويند مگر نه اين‌که عبيد زاکاني طنزپرداز بوده است و مگر نه اين‌که برخي از طنزهاي او را اکنون نمي‌توان خواند. پاسخ من اين است که ادب متعارف آن روزگار اين چنين بوده است و استفاده از افعال و اسامي هم‌کرد و جايگزين شدن کلمات طي سال‌ها باعث شده است کاربرد برخي کلمات امروز دور از اخلاق باشد.»

وي براي مثال به کلمه «سرويس بهداشتي» اشاره کرد و گفت:« ممکن است اين کلمه نيز در چند سال آينده جاي خود را به کلمه مودبانه‌تري دهد، همان‌گونه که کلماتي که در گذشته به جاي اين کلمه عرف بوده و استفاده مي‌شده امروز غيراخلاقي است. بسياري از شاعران گذشته ما در آثارشان به مسائلي مي‌پردازند و از کلماتي استفاده مي‌کنند که امروز حمل بر بي‌ادبي است؛ درصورتي‌که ادب متعارف آن‌زمان اين‌گونه اقتضا مي‌کرده و مسائل آن روزگار اين‌گونه بوده است. »

زرويي همچنين گفت:« بحث ديگر درباره طنز، رعايت انصاف است و اين انصاف است که تفاوت ميان طنز و هجو را ايجاد مي‌کند. تمام اجزاي طنز و هجو با يکديگر همخواني دارند مگر در انصاف. زماني‌که انصاف را از طنز بگيريم و در مسائل اغراق کنيم وارد حيطه هجو شده‌ايم. »

وي ادامه داد:« مبحث ديگر در طنز، شکيبايي است. هيچ‌کس نمي‌تواند با عصبيت طنز بنويسد و يکي از دلايلي که برخي اوقات در طنز از مسائل اخلاقي عدول مي‌کنيم، ناشکيبايي است. شکيبايي از ابزار طنز است و در طنزنويسي ناچاريم که شکيبا باشيم.»

اين شاعر با اشاره به اختراع ناسزاگويي بشر، اظهارداشت:« پيش از اين گفته‌ام که يکي از اختراعات خوب بشر فحش بوده است. اين را از اين‌رو مي‌گويم که ابتدایي‌ترين شکل برخورد انسان با معضلات و نارضايتي‌ها، برخورد فيزيکي و حذف عامل نارضايتي است که هنوز هم در جامعه به شکل ترور صورت مي‌گيرد. وقتي انسان پيشرفته‌تر شد، متوجه شد که مي‌تواند عامل نارضايتي‌اش را نکشد و تنها به زد و خورد با او رضايت دهد.»

وي ادامه داد:« بعد از آن بشر متوجه شد که مي‌تواند طرفش را با توهين، ترور شخصيت کند و در مرحله بعد انتقاد را فراگرفت و آموخت که بدون اين‌که دهان را به حرف هرزه بگشايد مي‌تواند انتقادش را مطرح کند و وقتي انسان پيشرفته‌تر شد روي به طنز آورد. طنز زماني موفق‌تر است که هم مخاطب از آن لذت ببرد و هم کسي که از او انتقاد شده است. »

زرويي تاکيد کرد:« طنز اخلاقي‌ترين ابزار بشر در مقابله با ناراستي‌هاست. با زشتي و بي‌اخلاقي نمي‌توان به جنگ زشتي و بي‌اخلاقي رفت. حتي هجو هم توهين منظوم نيست؛ بلکه توهين هنرمندانه است به‌نحوي که گوينده آن متهم به بي‌اخلاقي نشود.»

وي سپس به دو نمونه از هجوها و طنزهاي هنرمندانه و البته بسيار تند اشاره کرد و آن‌ها را به همراه دوبيت از ابوالعلاء گنجه‌اي درباره خاقاني که به گفته او گوشمال زيبايي براي خاقاني بوده است، براي حاضران خواند. زرويي در ادامه شعري از خود را نيز با عنوان «با معرفت‌ها» به حاضران عرضه کرد.


منبع:سایت خانه هنرمندان

 

نظرات کاربران
 گلناز
مثل همیشه کلام استاد کامل و پر از ژرفای معناست.
ارسال نظر
* نام شما : 
پست الکترونيک : 
وب سايت : 
* نظر شما :